امور فرهنگی هیئت محبان المهدی(عج) | سه شنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۳، ۱۰:۰۰ ق.ظ
اعتقاد به امام زمان
هر راه بجز راه تو کج خواهد شد
بی لطف تو آسمان فلج خواهد شد
ما منتظران اگر بخواهیم همه
امسال همان سال فرج خواهد شد
سخنان حاج آقا ماندگاری در باره بندگی و امام زمان و رسیدن به ظهور امام زمان و اعتقاد به وجود امام زمان در برنامه سمت خدا مورخ 93/4/13 در ضمن شما می توانید فایل صوتی متن را از لینک زیر دانلود کنید .
عشق از من و نگاه تو تشکیل می شود گاهی تمام من به تو تبدیل می شود، وقتی به داستان نگاه تو می رسند یکباره شعر وارد تمثیل می شود، ای عابر بزرگ که با گام های تو از انتظار پنجره تجلیلی می شود، تا کی بر دیدگان سکوت مبهم شبهای انتظار بر دیدگان غمزده تحمیل می شود، یک روز هم به پاس غزل های چشم تو بازار بزم و قافیه تعطیل می شود آن روز ،هفت سین اهورایی بهار ،موعود با سلام تو تکمیل می شود.
سوال – آیا امام زمان (عج) هم می خواهد که ما زندگی را به بندگی تبدیل کنیم ؟
پاسخ – امام زمان (عج) جز تبدیل زندگی به بندگی از ما چیزی نمی خواهد .امام می خواهد سه پیام را به مردم بدهد:
یکی اینکه همه در این عالم می خواهیم بندگی کنیم .
خدا برای انسانها شرط گذاشته است که اگر انسانها بندگی کنند، خدا همه ی مخلوقات را مسخر آنها قرار دهد. پس تا انسان بنده ی خدا نشودعالم بنده ی انسان نمی شود ،یکی اینکه برای بندگی نیاز به نعمت داریم یعنی باید امکاناتی داشته باشیم تا بتوانیم زندگی کنیم مثل نعمت آب، هوا، خاک ،نور و...این امکانات می تواند دو تا خاصیت داشته باشد: 1- حیات دهنده و 2- حیات کشنده . مثل چاقو که اگر در دست جراح باشد بیماری را نجات می دهد و اگر در دست بچه باشد فردی را زخمی می کند. پس امکاناتی که خدا برای زندگی ما گذاشته است دو پهلو است ، دیگر اینکه اگر ما بخواهیم از این امکانات برای حیات واقعی استفاده کنیم نیاز به راهنما و نقشه داریم ،راهنما پیامبر و نقشه دین است. امام می گوید که شما آمده اید که در این دنیا زندگی و بندگی کنید، زندگی یعنی استفاده از امکانات و ابزارهای حیات که دو پهلو است .
جوانی به حضرت عیسی گفت که من می خواهم همراه تو باشم. شرط همراهی با امام زمان (عج) داشتن صداقت است . حضرت عیسی می خواست جوان را امتحان کند و به او پولی داد تا نان بخرد. او سه تا نان خرید ، یکی را در راه خورد و به حضرت گفت که من دوتا نان خریده ام یعنی به حضرت دروغ گفت. او با این کار شرط حضور در محضر حجت خدا را از دست داد. حضرت عیسی در راه معجزه ای به او نشان داد و باز سوال کرد که چند تا نان خریدی او گفت : دو تا .حضرت این کار را تکرار کردند. آنها به محلی رسیدند که حضرت از زیر خاک سه تا تکه ی طلا بیرون آورد .حضرت خواست که به او تکه های طلا را بدهد ، از او پرسید : چند تا نان خرید ؟ او گفت: سه تا .حضرت فرمود که تو برای همراهی با ما راست نگفتی ولی برای بدست آوردن طلاها راست گفتی و طلاها را به او داد .این طلا، همان داستان چاقو است که اگر بدون حجت خدا باشد ،برای انسان خطرناک است. حضرت از جوان خداحافظی کرد و رفت . او برای نگهداری طلاها دوتا دوست پیدا کرد.این سه نفر فکر کردند که با این سه تکه طلا چکار کنند، بعد از مدتی گرسنه شان شد و قرار شد که یکی به بازار برود و دو تای دیگر از طلاها نگهداری کنند. کسی که به بازار رفت مکر کرد ، انسان بی امام مکار می شود. او گفت که غذاها را مسموم می کنم و به دوستانم می دهم تا بمیرند و طلاها را بر می دارم . از طرفی دو نفر دیگر هم مکر کردند که او را بکشند تا طلای بیشتری بدست بیاورند. ما فکر می کنیم که فقط خودمان می توانیم سر دیگران را کلاه بگذاریم ولی غافل هستیم که دست بالای دست بسیار است.
ما گاهی می خواهیم سر خدا را هم کلاه بگذاریم .آن دو نفر، کسی را که غذا آورد کشتند و بعد غذاهای مسموم او را خوردند و سه نفر با هم مردند و سه جنازه با سه تکه طلا باقی ماند .مدتها بعد حضرت عیسی با یاران شان از آنجا گذشتند و حضرت این داستان را برای آنها تعریف کرد و تکه های طلا را هم زیر خاک کرد. اصلی ترین عنصر تبدیل زندگی به بندگی راهنما است. نعمت ولایت نور است .اگر ما امکانات زیادی داشته باشیم ولی این نور را نداشته باشیم بیشتر به زمین می خوریم .الان دنیا امکانات زیادی دارد ولی چون نور امام زمان (عج) را ندارد مشکلات زیادی دارد .تا امام خودش را در زندگی ما نشان ندهد، زندگی ما تبدیل به بندگی نمی شود.
امام صامت قرآن است و امام ناطق هم امام زمان است . آیا ما قرار گذاشته ایم که با این قرآن و امام، زندگی خودمان را قانونمند بکنیم ؟ به تعبیری زندگی خودمان را محدود کنیم تا از وعده های خدا محروم نشویم ؟ در آستانه ی نیمه ی شعبان خوب است که ما همه دستورات اسلام را به دل خودمان عرضه بکنیم و ببینیم که چقدر پذیرنده و تشنه ی حکم خدا هستیم، چقدر تسلیم حکم خدا هستیم ، چقدر دوست داریم که در عمل این حکم را انجام بدهیم ،چقدر دوست داریم که این اعمال را ادامه بدهیم. خیلی از مسلمانها در ماه رجب و شعبان و رمضان اعمال را انجام می دهیم ولی آنها را ادامه نمی دهند.
اگر من نه اهل تسلیم، نه اهل عمل، نه اهل تداوم و نه اهل دفاع از حکم خدا هستم،کجای وجود من منتظر امام زمان(عج) است ؟ بیاییم افکارمان را قانونمند کنیم . اگر ما فقط به ظاهر و زیبایی جسم مان توجه کنیم ، کشورمان از نظر جراحی زیبایی رتبه ی اول را در دنیا بدست می آورد ولی به گفته ی رهبر، از لحاظ اخلاق و معنویت به اندازه صنعت پبشرفت نمی کنیم .همه در مادیات رشد می کنند ولی به همان اندازه در معنویات رشد نمی کنند. علت این است که هنوز فکر ما قانونمند نشده است و فقط ظاهر را می بینیم و باطن را نمی بینیم .اگر ما باطن فکر را نبینیم عملیات فکر ما ناقص می شود. برای تبدیل زندگی به بندگی ، ما اول باید محدودیت و قانونمندی دین و ولایت را در عرصه ی فکرمان بپذیریم . یعنی فقط ظاهر و مادیات را نگاه نکنیم.
فکری منتظر امام زمان(عج) است که نزدیک به فکر امام زمان(عج) باشد. ما باید فکرمان را به امام نزدیک کنیم .هنوز نگاه ما ظاهری است حتی در جشن امام زمان (عج) که فکر می کنیم جایی که شربت بهتر بدهند یا سکه بدهند خیلی خوب است .ما باید بگوییم : مجلس آنقدر معنوی بود که عطر امام را در آنجا استشمام کردیم. این فکر به امام زمان (عج) نزدیک می شود. این انسان می خواهد بنده بشود و پشت سر قانونمندی اسلام و عترت حرکت بکند. قانونمندی فکر،اعتقادات ماست و قانونمندی دل، اخلاقیات ماست و قانونمندی اعضا و جوارح احکام ماست. همه امام زمان (عج) را دوست دارند ولی باید ببینم که چقدر در اعتقادات شان محکم هستند، در حب و بغض شان به امام زمان (عج) نزدیک هستند. کسی که امام را دوست دارد محبوب حرام را دوست ندارد. در شب نیمه ی شعبان همه با هم دعا کنیم. خدا به عزت و جلالش قسم خورده است که در این شب دعای سائلی را رد نکند.
در دعا کردن باید چند نکته یادمان باشد. خدا بعضی از کارها را انجام می دهد و ارتباطی به دعا کردن یا نکردن ما ندارد. خدا یک سفره عمومی برای همه مخلوقاتش چیده است و ربطی به دعا کردن ندارد. خدا یکسری عنایت ها را برای کسانی گذاشته است که دعا می کنند. یکسری امکاناتی هست که اگر همه ی عالم دعا کنند خدا آنرا برآورده نمی کند زیرا با تدبیر و حکمت خدا منافات دارد. یعنی این دعاها مستجاب نمی شود.
مردم دوست دارند که با افراد دارای شهرت یا ثروت یا مقام ارتباط برقرار کنند . اگر انسان اهل ارتباط است و بدنبال کسی است که از همه بیشتر دارایی دارد آن خداست. دعا ارتباط با داراترین موجود است .این ارتباط باعث هویت ما می شود. شما دعا کنید تا بگویید که با بالاترین موجود هستی صحبت کرده ام. بعضی از دعاها فقط ارتباط است مثل دعاهای اهل بیت . الهی انت مولا یا مولا ... بالاترین افتخار من این است که من بنده ی تو هستم و تو مولای من هستی .پس دعا برای کسب هویت است.
دیگر اینکه دعا ارتباط با خدا برای شارژ شدن است .در سوره مزمل داریم که ای پیامبر ،با من حرف بزن و قرآن را بخوان بعد بار سنگین را بردار. دیگراینکه دعا ارتباط با خداست برای تعلیم و تربیت .خدا می فرماید که تو دعا کن ما تو را اجابت می کنیم . دعا یعنی عقد قرارداد با خدا به شرط حرکت تو و برکت خدا .ما حرکت را باید با قانونمندی قرآن و عترت انجام بدهیم .هر حرکتی هدفمند نیست . تعریف حرکت را باید در قرآن و عترت جست. دعا تنبل پروری و جری کردن انسانها برای گناه نیست .در آیه 80 سوره توبه داریم: ای پیامبر ،اگر تو هفتاد بار استغفار بکنی من آنها را نمی بخشم و این سنت الهی است . خدا به کاسبی که ربا می خورد، برکت نمی دهد زیرا این جزو سنت خدا نیست . حالا اگر ما نماز خواندیم ، روزه گرفتیم ، جهاد را انجام دادم و به پدر و مادر خدمت کردیم ولی کارهایمان کامل هم نبود، خدا آنرا تکمیل می کند.
دعا نامه نوشتن به آدرس خداست . ما دوتا اشکال در دعاهای مان داریم : یکی اینکه کاغذ سفید به خدا می دهیم و دیگر اینکه آدرس خدا را هم نمی دانیم و آنرا به جای دیگری می فرستیم بعد خدا را محاکمه می کنیم . شما باید مشکلات تان را به خدا بگویید نه بنده ی خدا .
در بعضی از ایام خدا دعاها را مستجاب می کند به برکت زمان و مکان و واسطه .دعا در زمان های دیگر باید بررسی بشود که شرایط آن وجود دارد یا خیر ولی در نیمه شعبان این طور نیست .کافی است که شما با خدا صحبت کنید و بخواهید .اگر شما زیر قبه ی امام حسین (ع) دعا کنید خدا در آنجا امضا کرده است که این دعا مستجاب بشود.
پس دعا قرارداد بین من و خداست و یک کارهایی هم سهم من است که باید انجام بدهم .دعا نامه نوشتن است و خدا هیچ نامه ای را بی پاسخ برنمی گرداند. خدا هیچ پاکتی را خالی برنمی گرداند .اگر خدا دعا من را برآورده نکند حتما بهتر از آن را برای من می فرستد. در مناجات ماه شعبان داریم : خدایا من نمی توانم خودم را از معصیت جدا کنم ،تو به من کمک کن. آقایی گفت که من سیگاری بودم و نمی توانستم آنرا ترک کنم .وقتی به کربلا رفتم به گنبد ابوالفضل نگاه کردم و گفتم که من نمی توانم این سیگار را ترک کنم ، تو خودت محبت آنرا از دل من بگیر و بجای آن نفرت بگذار. یک لحظه تمام نفرت در وجود من جمع شد . این دعا است و واسطه ی آن ابوالفضل است و این فرد تلاش هم نکرده ولی حضرت به اوعنایت کرد .
شاید فرج امام زمان (عج) مشروط به بیرون آمدن ما از گناه باشد .پس در نیمه شعبان از خدا بخواهیم که ما را پاک کند تا مقدمه ی ظهورآقا باشد.
سوال – صفحه ی دوازده قرآن کریم را توضیح بفرمایید.
پاسخ – آیه 83 عهدهایی است که خدا از ما می خواهد . خدا می فرماید که به جز من کسی را نپرستید، به پدر ومادرتان احسان کنید، به گرفتارها رسیدگی کنید و با مردم خوب صحبت کنید زیرا خودتان ضرر می کنید. ما هر چه بیشتر به توانایی خدا فکر کنیم نیازمندیهای خودمان را بهتر می فهمیم. هر چقدر ما نیازمندتر باشیم پاکت بیشتری برای خدا می فرستیم . ما نامه می نویسیم که خدا پاکت ما را باز کند و چیزی در آن بگذارد.
داریم : سلاح مومن دعا است . قبل از دعا و بعد از دعا یک صلوات بفرستیم و استغفار هم بکنیم و به حالت دل شکستگی دعا کنیم و اشکی هم بریزیم که این اشک گدایی است نه ناراحتی. گدایی تخصص می خواهد. بخاطر همین است که دعاها باید قرین با روضه باشد. در مناجات شعبانیه داریم که خدایا تو گناهان من را در دنیا پوشاندی من دوست دارم که گناهان من را هم در آخرت بپوشانی . دعا با اشک و توسل به اهل بیت باعث می شود که خدا پاکت نامه ی من را باز بکند. وقتی قنداقه ی امام زمان(عج) را به پدرش دادند امام عسگری فرمود : بابا، خوش آمدی منتظرت بودم . یعنی حضرت زهرا ، رقیه و... انتظار تو را می کشیدند.
ما در ماه شعبان و تا نیمه ی رمضان شهادت نداریم به جز شهادت حضرت خدیجه ، خوب است که جشن ها ادامه پیدا بکند و در پایان ماه شعبان آنرا تمام نکنند و تا ماه رمضان ادامه بدهند. مسئولین هم کمک کنند تا جشن کامل تر بشود.
در روایت داریم که هم خودتان دعا کنید و هم از دعای دیگران استفاده کنید. خیلی سفارش شده است که از دعای پدر و مادرتان استفاده کنید. از پیامبرداریم که در زنده بودن پدر و مادرتان، صورت تان را کف پای آنها بگذارید و اگر آنها فوت کرده باشند صورت تان را روی قبر آنها بگذارید و بخواهید که برای شما دعا کنند. خدا وعده داده است که دعای پدر و مادر برای فرزند مستجاب بشود . یعنی این دعا پاکتی است که خدا آنرا باز می کند و دیگر اینکه بگوییم :امام مان برای ما دعا کند. فرزندان یعقوب از او خواستند که برای شان استغفار کند. دیگر اینکه اگر ما برای گرفتاری دیگران دعا کنیم خدا گرفتاری های ما را رفع می کند. وقتی من به فکر دیگران باشم، خدای دیگران هم به فکر من است. ما نباید طلبکارانه با خدا برخورد بکنیم .
خدایا آنچه که ما گفتیم و شنیدیم مرضی رضای خودت قرار بده ،خدایا ما را مثل شهدا مایه ی آبروی امام زمان (عج) قرار بده ، خدایا همه ی دعاها را در حق فرج مستجاب بفرما.
منبع:
samtekhoda.tv3.ir