پایگاه اطلاع رسانی هیئت محبان المهدی عج

شهرستان بهارستان-شهرک سبزدشت

پایگاه اطلاع رسانی هیئت محبان المهدی عج

شهرستان بهارستان-شهرک سبزدشت

پایگاه اطلاع رسانی هیئت محبان المهدی عج
کانال تلگرام اطلاع رسانی
https://telegram.me/MohebbanAlmahdi
برای عضویت در کانال روی عکس بالا کلیک کنید

فلسفه بوسیدن ضریح امامان و تبرّک کردن اشیاء چیست؟

امور فرهنگی هیئت محبان المهدی(عج) | جمعه, ۸ اسفند ۱۳۹۳، ۱۰:۰۰ ق.ظ

 فلسفه بوسیدن ضریح امامان و تبرّک کردن اشیاء چیست؟


احترام و ابراز ارادت پیامبران، بدان جهت نیست که براى آنان در مقابل خدا، مقام و ارزشى مستقل قائل باشیم؛ بلکه آنان مستقل از خدا هیچ ندارند و همه عظمت آنان و عشق و محبت ما به ایشان، ناشى از آن است که آنان در اوج معرفت، بندگى و عبودیت حضرت حق قرار دارند و مورد عنایت خاص پروردگار مى‏باشند.


معنای تبرک
تبرک در لغت به معنای طلب برکت است و برکت به معنای زیادت و رشد یا سعادت است. (لسان العرب ،ج10،ص390)

تبرک در قرآن
قران کریم به شکل روشن و واضح بدون هیچ ابهامی به بیان اشخاص و زمان ها و مکانهای متبرک می پردازد که تنها به ذکر برخی آیات آن بسنده می کنیم :

الف : برکت در اشخاص
حضرت نوح : « قِیلَ یَا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلاَمٍ مِّنَّا وَبَرکَاتٍ عَلَیْکَ وَعَلَى أُمَمٍ مِّمَّن مَّعَکَ » (هود ،48)
حضرت عیسی : « وَجَعَلَنِی مُبَارَکًا أَیْنَ مَا کُنتُ » (مریم ،31)


ب : برکت در زمان و مکان
مکه مکرمه : « إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبَارَکًا وَهُدًى لِّلْعَالَمِینَ»(آل عمران ،96)
مسجد الاقصی : « سبحان الذی اسری بعبده لیلا من المسجد الحرام الی المسجد الاقصی الذی بارکنا حوله » (اسراء،1)
شب قدر : «إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةٍ مُّبَارَکَةٍ إِنَّا کُنَّا مُنذِرِینَ » (دخان، 3)

 
امامان و پیامبران مستقل از خداوند نیستند!
پیامبران و امامان بدان جهت که بندگان شایسته خداوند هستند، سزاوار احترام و محبت هستند. احترام و ابراز ارادت به آنان، بدان جهت نیست که براى آنان در مقابل خدا، مقام و ارزشى مستقل قائل باشیم؛ بلکه آنان مستقل از خدا هیچ ندارند و همه عظمت آنان و عشق و محبت ما به ایشان، ناشى از آن است که آنان در اوج معرفت ، بندگى و عبودیت حضرت حق قرار دارند و مورد عنایت خاص پروردگار مى‏باشند.
بر اساس روایات معتبر نزد شیعه و سنى، اصحاب پیامبر اکرم(ص) هنگام وضو گرفتن ایشان، هجوم مى‏آوردند تا هر کسى قطره‏اى از آب وضوى ایشان را به عنوان تبرّک برگیرد؛ به گونه‏اى که نمى‏گذاشتند قطره‏اى از آب وضوى پیامبر(ص) بر زمین بریزد و اگر به کسى چیزى نمى‏رسید، از رطوبت دست دیگرى استفاده می‏کرد
بوسیدن ضریح امامان(ع) و اولیاى الهى، برخاسته از عشق و محبت نسبت به آنان است؛ همان گونه که عاشق، هر چیزى را که منتسب به معشوق است، مى‏بوید و مى‏بوسد و به سینه مى‏چسباند. براى زائر امام معصوم(ع)، خود سنگ و چوب ارزشى ندارد . بوسیدن ضریح و در و دیوار حرم، از آن جهت است که منسوب به محبوبش؛ یعنى، امام معصوم است. به تصریح قرآن کریم، حضرت یعقوب، لباس یوسف را بر چشم خود نهاد و بینایى خود را باز یافت: «فَلَمَّا أَنْ جاءَ الْبَشِیرُ أَلْقاهُ عَلى‏ وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِیراً قالَ أَ لَمْ أَقُلْ لَکُمْ إِنِّى أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ ؛ پس چون مژده رسان آمد، آن پیراهن را بر چهره او انداخت، پس بینا گردید. گفت: آیا به شما نگفتم که بى‏شک من از [ عنایت ]خدا چیزهایى مى‏دانم که شما نمى‏دانید؟»( یوسف ، آیه 96)


زیارت
تبرّک و استشفا به پیراهن یوسف، نمونه‏اى از تبرّک و استشفا به چیزى است که به شکلى منسوب به اولیاى الهى است. بر اساس روایات معتبر نزد شیعه و سنى، اصحاب پیامبر اکرم(ص) هنگام وضو گرفتن ایشان، هجوم مى‏آوردند تا هر کسى قطره‏اى از آب وضوى ایشان را به عنوان تبرّک برگیرد؛ به گونه‏اى که نمى‏گذاشتند قطره‏اى از آب وضوى پیامبر(ص) بر زمین بریزد و اگر به کسى چیزى نمى‏رسید، از رطوبت دست دیگرى استفاده مى‏کرد. (صحیح بخارى، ج 1، ص 33 و ج 7، ص 50؛ مسند احمد، ج 4، ص 329 و 330.) اگر تبرّک جستن به قطرات آب، شرک و حرام بود، وظیفه آن حضرت نهى و بازداشتن اصحاب از این عمل بود .
سیره اصحاب، تبرّک جستن به ظرف غذاى پیامبر(ص)، چاه‏هایى که آن حضرت از آن آب نوشیده‏اند و... - چه در زمان حیات ایشان و چه بعد از رحلت ایشان - بوده است . (صحیح بخارى، ج 3، ص 35؛ کتاب المغازى؛ فضائل اصحاب النبى، باب مناقب على بن ابیطالب؛ صحیح مسلم، کتاب الجهاد السیر، ح 132؛ صحیح مسلم، کتاب الحج، ح 323 و 326؛ مسند احمد، ج 5، ص 68.)

 
بوسیدن بدون اعتقاد به الوهیت شرک نیست !
بنابراین بوسیدن و تبرّک جستن، بدون اعتقاد به الوهیت یا ربوبیت (فاعلیت استقلالى) شرک نیست. بر اساس داورى وهابیان - که صرف بوسیدن و تبرّک جستن به آثار اولیاى الهى شرک و حرام است - پیامبر اکرم و اصحابشان و نیز یعقوب نبى و همه انسان‏ها - حتى خود وهابیان که فرزندان خود را مى‏بوسند - مرتکب شرک و حرام شده‏اند!!


چند داستان
بوسیدن ضریح
خدا رحمت کند علامه سیّد شرف الدّین جبل عاملى ، صاحب کتاب المراجعات را، ایشان یک بار به مکه مشرف مى شوند. پادشاه عربستان هر ساله در ایّام حج ، یک میهمانى با شکوه با حضور علماى تمامى مذاهب برگزار مى کرد. در آن سال ، ایشان هم به عنوان عالم بزرگ شیعى ، به آن مجلس دعوت مى شود. علامه هنگامى که وارد مجلس مى شود، قرآنى را به شاه عربستان هدیه مى کند، شاه نیز قرآن را مى گیرد و مى بوسد.
علامه سید شرف الدین بلافاصله به او مى گوید: تو چرم پرست هستى و مشرکى ! پادشاه با تعجب مى پرسد براى چه ؟ علامه جواب مى دهد: براى اینکه جلد این قرآن را که چرم است بوسیدى ! پادشاه مى گوید: من به خاطر چرم نبوسیدم ، کفش هاى من هم چرمى است ، ولى آن را نمى بوسم ! من چرمى را که جلد قرآن است مى بوسم .
سیّد شرف الدّین جواب مى دهد: ما هم هر آهنى را نمى بوسیم . آهنى را که ضریح پیامبر است مى بوسیم ، ولى شما به ما مى گویید: مشرک ! پادشاه اندکى تاءمّل کرده و مى گوید: شما درست مى گویید!


در مسجد النبی
روزى در مسجد النّبى خواستم ضریح پیامبر را ببوسم . یکى از وهّابى ها گفت : ((هذا حدید)) این آهن است وهیچ فایده اى براى تو ندارد. به او گفتم : پیراهن حضرت یوسف نیز پنبه بود، ولى قرآن مى گوید: هنگامى که این پیراهن را بر روى صورت یعقوب علیه السلام انداختند، او بینا گردید. (فارتدّبصیراً) آرى آن پیراهن از پنبه بود، ولى چون با بدن یوسف علیه السلام تماس پیدا کرده بود، با سایر پیراهن ها تفاوت پیدا کرده و توانست انسان نابینایى را بینا کند.
در بنى اسرائیل صندوق مقدّسى وجود داشت که مورد احترام آنان بود. ماجراى این صندوق بر مى
گردد به زمان تولّد حضرت موسى علیه السلام .
هنگامى که آن حضرت به دنیا آمد، مادرش از ترس ماءموران و خبرچینان فرعون و با الهامى که از طرف پروردگار دریافت کرد، کودک خود را در این صندوق نهاد و در رود خروشان نیل رها کرد. این صندوق بعدها مورد احترام و تقدیس بنى اسرائیل واقع شد و در هر حرکت مهمّى ، این صندوق ، همانند پرچم در جلو جمعیّت بنى اسرائیل به حرکت در مى آمد.
در این صندوق مقدّس یادگارهایى از حضرت موسى علیه السلام و خاندان او قرار داشت . در یکى از جنگ ها این صندوق به تصرّف دشمنان درآمد و دست بنى اسرائیل از آن کوتاه شد. این اتّفاق ، آثار بسیار سوء روانى در میان بنى اسرائیل بجاى گذاشت . پس ‍ از مدّت ها و در جریان فرماندهى طالوت ، خداوند بازگشت آن را به بنى اسرائیل نوید داد. قرآن در این ارتباط مى فرماید: نشانه فرماندهى او بر شما بازگشت صندوق معهود است ، که در آن آرامشى است از طرف پروردگار شما و یادگارهاى بجا مانده از دودمان حضرت موسى .

خوب ، اگر صندوقى که یادگارهایى از پیامبر خدا، حضرت موسى علیه السلام و خاندان او در آن قرار دارد، مایه آرامش است ، آیا صندوقى که در آن یادگارى از پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله باشد، مایه آرامش نیست ؟
به همین دلیل ، هر جا فرزندى از فرزندان پیامبر مدفون باشد، قبر و ضریح او، مایه آرامش است و
ما آن را مى بوسیم و افتخار هم مى کنیم .


منابع:

tebyan.net
sarbazaneislam.com

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی