پایگاه اطلاع رسانی هیئت محبان المهدی عج

شهرستان بهارستان-شهرک سبزدشت

پایگاه اطلاع رسانی هیئت محبان المهدی عج

شهرستان بهارستان-شهرک سبزدشت

پایگاه اطلاع رسانی هیئت محبان المهدی عج
کانال تلگرام اطلاع رسانی
https://telegram.me/MohebbanAlmahdi
برای عضویت در کانال روی عکس بالا کلیک کنید

زندگینامه امام جواد الائمه (ع)

امور فرهنگی هیئت محبان المهدی(عج) | چهارشنبه, ۲ مهر ۱۳۹۳، ۰۵:۱۰ ب.ظ

امام جواد - علیه السلام - فرمود:

 سه چیز، سبب رسیدن به رضوان خدای متعال می باشد: نسبت به گناهان و خطاها، زیاد استغفار و اظهار ندامت کردن. اهل تواضع کردن و فروتن بودن. صدقه و کارهای خیر بسیار انجام دادن.

«کشف الغمّة، ج 2، ص 349»

 


سلام ما به رخ انور امام جواد

درود ما، به تن اطهر امام جواد

غریب بود و غریبانه جان سپرد و نبود

کسى به وادى غم، یاور امام جواد


مختصر از زندگینامه امام جواد الائمه (ع)

زندگانی ابو جعفر محمد الجواد ابن علی الرضا بن موسی الکاظم بن جعفر الصادق بن محمد الباقر بن علی زین العابدین بن الحسین بن علی بن ابی طالب علیهم السلام، نهمین امام از اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین


امام جواد (ع) در شب جمعه 19 ماه مبارک رمضان یا 15 این ماه یا روز جمعه 10 رجب در شهر مدینه به دنیا آمد. قولی که در کتاب مصباح المتهجد آمده، تاریخ اخیر را تایید می کند. در آنجا آمده است: ابن عیاش گوید این دعا به وسیله استاد بزرگ ابو القاسم (رضی الله عنه) آمده است که: «اللهم انی اسئلک بالمولودین فی رجب محمد بن علی الثانی و ابنه علی بن محمد المنتجب الدعاء». وی می نویسد: ابن عیاش گفته است: روز دهم رجب، میلاد ابو جعفر ثانی است.

آن حضرت در روزگار خلافت معتصم، روز شنبه آخر ذی قعده یا آخر ذی حجه یا پنجم یا ششم ذی حجه در روز سه شنبه سال 220 هجری در بغداد چشم از جهان فرو بست. و در مقابر قریش در پشت قبر جدش امام موسی کاظم (ع) به خاک سپرده شد. مدت عمر وی بیست و پنج سال بود. کلینی گوید: عمر آن حضرت 25 سال و 2 ماه و 18 روز و بنا بر قول دیگری سه ماه و بیست و دو روز بود. ابن خشاب گوید: امام جواد (ع) ، 25 سال و سه ماه و 18 روز زیست و شیخ مفید عمر آن حضرت را 25 سال و اندی می داند.

از این مدت، وی هشت یا هفت سال و چهار ماه و دو روز با پدرش و 17 یا 18 سال، بیست روز کمتر، پس از پدرش زیست. که این همان مدت امامت و خلافت آن حضرت به شمار می رود و مصادف با دوران پادشاهی مامون است. آن حضرت در اوایل دوران خلافت معتصم وفات یافت. برخی وفات آن حضرت را در دوران خلافت واثق دانسته اند. حافظ عبد العزیز بن اخضر جنابذی در معالم العترة الطاهرة از محمد بن سعید نقل کرده است که گفت: محمد بن علی (ع) ، در زمان خلافت الواثق بالله به قتل رسید. شاید این اشتباه برای وی از آنجا پیش آمده که واثق بر آن حضرت نماز گزارد. بلکه سخن صحیح آن است که امام جواد (ع) در عهد خلافت معتصم از دنیا رفت. زیرا مردم در سال 227 هجری با واثق برای خلافت بیعت کردند. تنها توجیه برای قول جنابذی آن است که شاید مقصود وی آن بوده که واثق در زمان خلافت معتصم، آن حضرت را با خورانیدن سم به قتل رسانیده است.


مادر امام جواد (ع)

مادر آن حضرت کنیزی بود که او را«سکن مریسیه »و یا«سبیکه »می خواندند. برخی علاوه بر این دو نام، از مادر آن حضرت با نامهای دیگری نیز یاد کرده اند همچون سبیکه، نوبیه و سکینه، که شاید این نام آخر صورت تصحیف شده سبیکه باشد، خیزران و دره. امام رضا (ع) این زن را خیزران می خواند و گفته اند نامش ریحان و قبطی و مکنی به ام الحسن بود.


کنیه امام جواد (ع)

او را با کنیه ابو جعفر یاد می کردند. همچنین برای آن که با امام باقر (ع) ، که او هم کنیه ابو جعفر داشت، اشتباه نشود کنیه وی را ابو جعفر ثانی ذکر می کردند.


لقب آن حضرت

آن حضرت را القابی بود مانند جواد و قانع و نجیب و تقی. اما از همه القاب وی مشهورتر لقب جواد بود.

نقش انگشتری آن حضرت «نعم القادر الله »بوده است.


فرزندان آن حضرت

شیخ مفید گوید: فرزندان آن حضرت عبارت بودند از: پسرانش علی (امام دهم) و موسی و دخترانش فاطمه و امامه. آن حضرت به جز آن دو پسری که ذکر کردیم، پسر دیگری نداشت. ابن شهر آشوب در مناقب می نویسد: فرزندان آن حضرت عبارت بودند از: علی (امام دهم) و موسی و حکیمه و خدیجه و ام کلثوم. ابو عبد الله حارثی گوید: امام (ع) فقط دو دختر به نامهای فاطمه و امامه داشت.

زندگانی امام محمد جواد (ع) ادامه راه خط پدرش ، امام رضا (ع) بود .

مامون به امام جواد علاقه داشت و کوشش میکرد و نقشه طرح میکرد که دل امام (ع) را بدست آورد و او را بدار الخلافه نزدیک کند . مامون توطئه خود را برای از میان بردن جنبش و حرکت تشیع در چهار چوب خلافت عباسیان همچنان ادامه میداد و هدف او از این کار آن بود که بین امام و پایگاههای مردمی او فاصله ایجاد کند و امام را از مردم خویش دور سازد .

او میخواست بطریقی این نقشه را اجرا کند که مردم تحریک نشوند ، بخصوص که او (ع) با کمال عزت و تکریم در کاخهای مامون و ساختمانهای مجلل او زندگانی میکرد . اما محافظان کاخ همه حرکات و سکنات امام (ع) را با دقت تمام زیر نظر میداشتند .

بنابر همان نقشه قدیمی ، مامون در برابر همه مردم در جامه دوستدار و مخلص امام ظاهر شد و « ام فضل » دختر خود را به عقد ازدواج او در آورد تا از تایید امام برخوردار باشد . لذا به او اصرار کرد که در همانجا زندگانی کند . اما امام (ع) اصرار ورزید که بمدینه بازگردد تا نقشه مامون را در کسب تایید امام برای پایداری خلافتی که غصب کرده بود ، نقش بر آب سازد . زیرا وقتی امام (ع) خلافت او را تایید نمیکرد ، این شبهه در دل مردم ایجاد میشد که حکومت او مشروعیتی ندارد . و از طرف دیگر ، امام (ع) امامت خود را اثبات می کرد و جدا بودن طرح و برنامه خود را از طرح و برنامه حکومت روز آشکار می ساخت .

اما اگر امام (ع) می پذیرفت که با مامون و در دربار او زندگانی کند ، مساله به این طریق تلقی می شد که این دو خط مشی در یکدیگر ادغام شده است و این امر در نظر مردم چنین نتیجه میداد که هیچ تناقض و اختلافی بین ایندواز جهت معالم و مسائل فکری و عقیدتی خاص که ممیز نظریه امام بود ، وجود ندارد .

امام جواد (ع) خط پدر بزرگوار را ادامه داد و از لحاظ برنامه ریزی فکری و آگاهی عقیدتی ، فقیهان را از بغداد و شهرهای دیگر پیرامون خود ، درمدینه فراهم آورد تا با او مناظره کنند و ازو بپرسند و از راهنمائی های او مستفیض گردند .

« هنگامی که فصل حج فرا رسید ، فقیهان بغداد و شهرهای دیگر و دانشمندان بلاد که هشتاد تن بودند ، به حج رفتند و سپس به سوی مدینه روی آوردند تا ابا جعفر را دیدار کنند . »

امام جواد (ع) برای گستردن پایگاههای مردمی خویش بوظایف ومسئولیتهای خود در امر جهاد دست زد . این امر به گوش « معتصم » رسید و اورا جبرا به بغداد فرا خواند تا به قتل برساند و زندگانی شریف آن امام (ع)

را با خوراندن زهر به آن طریق به پایان رساند . ابن بابویه گوید : « معتصم امام (ع) را مسموم گردانید . » (2)زیرا امام (ع) برای حکومت خطری محسوب میشد و مواضع انحراف و موارد دوری حکومت را از اسلام برای مردم افشاء میکرد . نه تنها برای دستگاه خلافت این خطر را داشت که منزلت و برتریهای فکری او را با توجه به کمی سن و سال او همه میدانستند ، بلکه امام ، فقها و قضات را برای مناظره و مبارزه علمی می طلبید و بسیار متحرک بود و امورفکری و عقیدتی مردم را بر عهده داشت ( در یک مجلس سی هزار مساله ازو پرسیدند و او به همه آنها پاسخ داد و در آنوقت نه سال داشت . )

مفید گوید : « مامون امام جواد (ع) را دوست میداشت . زیرا با وجود کمی سن ، شخصی فاضل بود و به درجه والا از علم رسیده بود و در ادب و حکمت و کمال عقل ، مقامی داشت که هیچیک از مشایخ زمان ، با او برابری نمی توانست کرد » .

طبری در اعلام الوری گوید : او (ع) در زمان خود با وجود اندک بودن سن و سال ، به پایه ای از فضل و علم و حکمت و ادب رسیده بود که هیچیک از اهل فضل به آن پایه نرسیده بود . »

سخن خویش را در باب روش و برنامه امام جواد (ع) بهمین اندازه مختصر به پایان می رسانیم زیرا نقش او همانند نقش پدرش امام رضا (ع) بود .

سخنها و پرسشهای بیشمار ، پیرامون وی گفته شده است و درباره پدیده مرجعیت و رهبری او در حالیکه بیش از هشت سال نداشت سخن بسیار است .


امام جواد (علیه السلام) و راز شهادت

هشتمین امام معصوم(علیه السلام) در انتظار پسر و شیعیان در تب و تاب رؤیت جمال جواد الائمه(علیه السلام) بودند. حدود چهل و هفتمین بهار عمر امام رضا(علیه السلام) سپری می‏شد اما هنوز فرزندی کاشانه پر فروغش را فروزان نساخته بود. از طرفی حضرت مورد طعنه دشمنان و زخم زبان آنها قرار داشت که گاه بوسیله نامه نیز آن حضرت را مورد آزار قرار می‏دادند که نمونه آن را می‏توان در مکتوب «حسین ابن قیاما» مشاهده کرد. او که از سران «واقفیه» بود در نامه‏ای به امام رضا(علیه السلام) می‏نویسد: چگونه ممکن است امام باشی در صورتی که فرزندی نداری و امام(علیه السلام) پاسخ او را چنین نگاشت که از کجا می‏دانی که من فرزندی نخواهم داشت چند روزی طول نخواهد کشید که خداوند به من پسری عنایت خواهد کرد که حقّ را از باطل جدا می‏کند.(1) تا اینکه طبق پیش بینی امام (علیه السلام) در رمضان سال 195 هجری(2) و به نقل از ابن عیاش در دهم رجب آن سال (3) ستاره امام جواد(علیه السلام) متجلّی شد و مادرش «سبیکه» را که از خاندان «ماریه قبطیه» همسر پیامبر(صلی الله علیه و آله) بود و به فرموده امام رضا(علیه السلام) آفرینشی پاکیزه و منزّه داشت.(4) مرتبت و مقامی والاتر بخشید. ولادت امام جواد(علیه السلام) تمامی شایعات مربوط به امام رضا(علیه السلام) را پایان بخشید و دلهره و اضطراب را از میان شیعیان زدود. بدین جهت، که امام در حقّ فرزندش فرمود: این مولودی است که برای شیعیان ما «در این زمان» با برکت‏تر از او زاده نشده است. مولودی که حدود شانزده سال رهبری و امامت شیعیان را عهده دار شدو در این راستا آثاری شگفت از خویش به یادگار گذارد و مکتب علمی، اجتماعی شیعه را جلوه خاصّ بخشید.

شهادت آن بزرگوار پایانی است بر تلاشهای چشمگیر و پر فروغش تلاشهایی که خلفای بنی عباس و دشمنانش را آنچنان غافلگیر نمود که نتوانستند آن حضرت را تحمل نمایند و بدین جهت در صدد شهادت آن حضرت بر آمدند و این نوشتار نگاهی است به عوامل و موجبات شهادت آن حضرت که در این زمینه به بررسی سه عامل می‏پردازیم:

چون قسم دادی نظرم را می‏گویم. اینها در اشتباه‏اند. زیرا فقط انگشتان دزد باید قطع شود و بقیه دست باید باقی بماند.


منبع:

hawzah.net

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی