ماهواره و دعا
امام عـلى علیه السلام فرمود:
وسایل عبرت گرفتن چه بسیارند، اما عبرت گرفتن چه اندک است!
غررالحکم ج6 ص68
ماهواره مانع استجابت دعا؟
هر از چندگاهی تبلیغاتی نامتعارف در سطح شهر دیده می شود که خیلی فهمش آسان نیست. یعنی به جای اثرگذاری وسیله شوخی و مطایبه می شود. تازه ترین نمونه هفته پیش در رسانه دست به دست چرخید که « آیا دیش ماهواره اجازه می دهد دعایمان به آسمان برسد»
هر رسانه ای فارغ از ویژگی هایی که دارد برای اینکه بتواند با مخاطبش ارتباط برقرار کند باید یک سری مولفه هایی را رعایت کند تا به هدفش برسد و پیام خود را به درستی منتقل کند. اما گاهی اوقات یک رسانه فراموش میکند که پیامش اگر بر مخاطب اثر نکند هیچ فایده ای ندارد که هیچ، ممکن است اثر سوء نیز داشته باشد. به بهانه برخی از همین تبلیغات گفتگویی با دکتر محسن حبیبی ،مدیر گروه معارف شبکه دو سیما انجام داده ایم که در ادامه میخوانید:
تأثیرات متفاوت رسانه ها
این یک تئوری رسانه ای است که هر رسانه ای میتواند تأثیرات متفاوتی داشته باشد. رادیو، بیلبورد، تلویزیون، مطبوعات، سایت، خبرگزاری، کتاب، منبر، سخنرانی و تریبون همه اینها رسانه هایی هستند که ویژگی های مربوط به خود را دارند. قبلا فکر می کردند که رسانه فقط انتقال دهنده پیام است و فرقی نمیکرد این رسانه کدام یک از این موارد باشد. در همه این رسانه ها احساس می شد فرستنده پیام را منتقل میکند و گیرنده می گیرد در حالیکه تأثیرگذاری در رسانه های مختلف به گونه های متفاوتی است. رسانه ها گاهی اوقات پیام را تشدید میکنند، گاهی تقلیل می کنند و گاهی اوقات تغییر میدهند و کافی است که کوچکترین بی احتیاطی هم صورت بگیرد. یعنی ما خیلی اوقات برای هشدار از یک موضوع مضر کاری را انجام میدهیم اما می بینیم تأثیر بسزایی نمیگذارد و گاهی هم بدتر می شود. اینها دقت هایی است که باید صورت بگیرد و این عدم تأثیرگذاری ناشی از عدم شناخت رسانه است. یعنی هنگامی که شما رسانه فضای مجازی و اینترنت را نشناسی و در آن گام بگذاری به هدفت نمیرسی.
ماهواره و دعا؟!
اول باید سواد رسانه ای و شناخت از رسانه وجود داشته باشد. هم برای فرستنده و هم برای گیرنده. در این مورد خاص و گاهی اوقات که چنین پیام هایی دیده میشود مشکل دیگری هم وجود دارد، آن هم نوع استفاده از کنایات و عدم شناخت از مخاطب در این نوع پیام ها است. نوع مخاطبان ما گوناگون اند. مخاطبی که فرضا از ماهواره زیاد خوشش نمی آید و تازه در معرض این است که از ماهواره استفاده بکنم یا نه، ممکن است از این پیام استفاده خوب کند اما شما فرض کنید فردی که آدم بدی هم نیست ولی به هر دلیل از ماهواره استفاده می کند وقتی این پیام را دریافت میکند شاید قطع امید کند. در این پیام حالت سوالی وجود دارد که آیا اینگونه است؟ ولی به نظر میرسد این استفهام انکاری است یعنی از نوعی که در قرآن پرسیده می شود: «آیا کسی که میداند با کسی که نمیداند برابر است؟» این سوال به نوعی انکار است یعنی جواب را دارد ولی میخواهد شما را هم به فکر وادار کند. این جا هم همین است، سوالی پرسیده می شود که جواب دارد: آیا ماهواره باعث بالا نرفتن دعای شما می شود؟ حتما موجب این میشود که شما ارتباطتان از آسمان قطع شود.درست است که وجوهی از ماهواره و جنبه غالب آن این حالت اغوا کنندگی و انحرافات را دارد. بسیاری از شبکه های ماهواره ای برای مخاطب فارسی زبان راه اندازی شده و اهداف انحرافی دارد، خانواده های ما را دچار مشکلات میکند، لطمات زیادی به بار می آورد، اما این که بگوییم دیگر امیدت از آسمان قطع شود! نه، چنین چیزی نیست.
برداشت های مخرب
اولا که به دیش اشاره شده بود و این کنایه دارد. مخاطب باید با فرستنده همسو باشد تا کنایه را بگیرد. فرض کنید فردی که اصلا با این پیام همسو نیست، میتواند قدرت انکارش را زیاد کند و اصلا او را از ماجرای دین و دیانت زده کند و بگوید دینی که با یک دیش ماهواره میخواهد اینطوری بشود اصلا نخواستم. این یعنی عدم درنظر گرفتن مخاطبان گوناگون و برداشت های متفاوتی که وجود دارد. یعنی پیامی که فرستاده میشود باید شفاف باشد و مطالعه دقیقی صورت بگیرد تا پیام دقیقا مطرح شود. اگر کنایه هم هست باید دارای مفهوم باشد. به عنوان مثال تیزری بود در مورد قضاوت کردن که جوانی از پدرش در مورد تابلو هایی که روی دیوار بود سوال میکرد، اطرافیان فکر کردند که مشکل ذهنی دارد در حالیکه تازه بینا شده بود. این پیام را به خوبی منتقل میکرد که ما داریم در مورد قضاوت کردن سریع و بی جا صحبت میکنیم و کاملا مفهوم مشخص بود خیلی هم کوتاه و با کنایه. اما در اینجا عدم در نظر گرفتن انواع و اقسام مخاطبان را داریم اینکه عده ای تمایل به ماهواره دارند، عده ای از ماهواره استفاده میکنند، عده ای برای مسائل تفریحی، عده ای خبری، برخی از روی کنجکاوی و خیلی دلایل مختلف که برای استفاده از ماهواره هست. اینها را وقتی در نظر نمیگیریم آن موقع است که عمومیت میدهیم که اصلا همین ظاهر و فیزیک ماهواره با دین و دیانت و ارتباط با آسمان مشکل دارد. شاید برای عده ای این پیام مثبت را داشته باشد که اگر ماهواره در خانواده ای بیاید دین تزلزل پیدا می کند و شما در ارتباط با خدا و مسائل اخلاقی سست میشوید اما این حرف باید به گونه ای دقیق زده می شد. اگر غیر از این باشد از این عمومیت ها گاهی اوقات برداشت سوء میشود. باعث قطع امید فرد می شود و یا به برداشت دینی ای که دارید شک می کنید. بسیاری از افراد متدین هستند اما ماهواره هم در منازلشان هست و به هر دلیلی استفاده می کنند در اینجا هم می تواند تأثیر سو و برعکسی بگذارد اینکه بگه نه من ارتباطم با آسمان قطع نشده و اصلا ربطی ندارد. کسی که این تبلیغ را زده یا نوع برداشتش از دین غلط است یا نوع شناختش از ماهواره.
مولفه های لازم برای یک تبلیغ خوب و اثر گذار
اولین گام در یک رسانه شناخت دقیق از خود، محیط پیرامونی و نوع ارتباطاتی است که در جامعه وجود دارد. شناخت از خود یعنی فردی که در مطبوعات کار میکند باید مطبوعات را دقیق بشناسد، نوع تأثیر گذاری، دامنه نفوذش را و چگونگی ارتباط برقرار کردن را بداند. فردی که در تلویزیون، رادیو، خبرگزاری و یا هر رسانه ای کار میکند باید ویژگی های آن رسانه را بشناسد. در اصل تفاوت رسانه ها را بداند. رسانه ها از لحاظ تأثیرگذاری متفاوت هستند. مثلا بسیاری معتقدند رادیو نسبت به تلویزیون رسانه گرمی است، چون قدرت تخیل را بیشتر تحریک میکند و فرد خودش تصویر سازی میکند. دقیقا باید رسانه ای که با آن کار می کنیم را بشناسیم.
تغییر معانی کلمات در گذر زمان
ممکن است کلمه ای الان معنایی بدهد که سابق فرق داشته. ده سال پیش وقتی در مورد عدالت صحبت میکردی حساسیت خاصی برانگیخته نمیشد چون واژه ای بود در جامعه شناسی، الهیات و اخلاق ولی بعد از آمدن آقای احمدی نژاد نوع برداشت از این واژه متفاوت شد الان به یک نفر بگویید من حزبم عدالت است میگویند پس تو طرفدار احمدی نژادی یا در حال حاضر، کلمه اعتدال هم بار معنایی اش تغییر کرده است. چند سال دیگر هم معنی همین کلمات متفاوت می شود. فردی که در رسانه کار میکند باید همه اینها را بداند، آن موقع میفهمد که این شناخت چه تأثیری دارد. شناخت از محیط پیرامون و جامعه مهم است. این پوستر از مسیر خودش مخاطب را ترسیم کرده یعنی محدوده خودش را در نظر گرفته و نهایتا کسانی که تمایل کمی به ماهواره دارند و یا حداقل یک اطلاعات اجمالی از محتوای منفی ماهواره دارند. پیام ها بخاطر عدم درنظر گرفتن انواع مخاطب ها و نحوه تأثیر گذاری به اشتباه می روند. نکته دیگر اینکه در رسانه یک کد گذاری صورت میگیرد.کدگذاری از طرف ما در رسانه همیشه با همان مفهوم توسط مخاطب دریافت نمیشود مثل انتخاب یک رنگ خاص. ممکن است رمز گشایی او از کد متفاوت باشد بخاطر همین رسانه ها اول از همه باید خود را بشناسند. امکانات، جو موجود اجتماعی و تأثیرات، اینها میشود سواد رسانه ای. آن موقع است که شما امکان رساندن بهتر پیام را پیدا میکنید.
هنر، تقویت کننده انتقال مفاهیم دینی
شناخت رسانه، محیط پیرامونی و محتوا سه مولفه ضروری است. کسی که در علوم پزشکی میخواهد مجله ای چاپ کند اول باید بداند مجله چیست و با فرآیند چاپ, عکس، ستون ها و... آشنا باشد، دوم مخاطب را بشناسد و بداند برای چه سلیقه ای کار می کند و مجله قرار است برای چه گروهی منتشر شود مثلا از مجلات کشور دیگری تقلید صرف نکند، سوم موضوع را دقیق بشناسد مثلا دکترای فلسفه را به عنوان نویسنده مسایل پزشکی انتخاب نکند. در رابطه با دین هم فرد باید دقیقا دین را بشناسد و این که در چه محدوده هایی باید کار کند. هنر میتواند تقویت کننده انتقال پیام دینی باشد. از گذشته هم بزرگان این کار را کردند و از قالب شعر و تمثیلات به بهترین شکل استفاده کردند.
منبع :تبیان
جالب بود
خداقوت