امور فرهنگی هیئت محبان المهدی(عج) | دوشنبه, ۱۲ خرداد ۱۳۹۳، ۰۴:۱۸ ب.ظ
ولادت با سعادت سید الساجدین امام زین العابدین (ع) بر همگان مبارک باد
حضرت امام
سجاد (ع) :
کسی که
برای خدا و به قصد صله رحم ازدواج نماید ، پروردگار جهان او را به تاج بزرگی و
عظمت ، مفتخر و سرافراز خواهد ساخت.
الحدیث
جلد 2 صفحه 230
از مهین
بانوى ایران سر زد از خاک عرب
آفتابى کز جمالش شد عیان آیات ربّ
حجّت حقّ،
رحمت مطلق ، علىّ بن الحسین
درّة التّاج شرف ، ماه عجم ، شاه عرب
مختصری از زندگینامه امام سجاد
نام مبارک: علی
لقب مشهور: زین العابدین، سجاد.
پدر بزرگوارش: امام حسین بن علی علیه
السلام.
مادر مکرمه: شهربانو دختر یزد گرد
آخرین پادشاه ساسانی.
ولادت: یکشنبه 15 جمادی الاولی یا
پنجم شعبان سال 38 هجری، مدینه.
تاریخ شهادت: 25 محرم سال 94 یا 95
هجری، مدینه.
مدت عمر: حدود 57 سال.
مدت امامت: 34 سال.
مزار مطهر: بقیع/مدینه.
زندگینامه على بن الحسین علیه
السلام
مشهورترین نقل ، در تاریخ ولادت امام
سجاد، زین العابدین علیه السلام این است که آن حضرت در روز پنجشنبه ، پنجم شعبان
المعظم سال 38 هجرى قمرى دیده به جهان گشوده است .
در سال تولد آن گرامى جز سال 38
معروفترین و صحیح ترین نظر شناخته مى شود، برخى از مورخان و محدثان به سال 37 و 36 و حتى 35
اشاره کرده اند.
در روز و ماه ولادت آن امام دو قول
وجود دارد. بیشتر مورخان چنان که یادآور شدیم پنجشنبه ، پنجم شعبان را ترجیح داده
اند. و برخى دیگر جمعه یا یکشنبه نیمه ماه
جمادى الاولى را برگزیده اند.
مکان ولادت
همه منابع حدیثى و روایى ، به اتفاق
، زادگاه امام سجاد را مدینه دانسته اند.
برخى نویسندگان مانند ابن جریر طبرى
امامى در کتاب دلائل الامامه ، حتى به خانه اى که امام سجاد در آن متولد شده اشاره
کرده اند و گفته اند که آن حضرت در خانه فاطمه زهرا (سلام الله علیها) قدم به جهان
نهاده است .
آنچه براى محققان منشا تردید شده ،
این است که اگر سالهاى 38 یا 37 و یا 36 را سالهاى ولادت آن گرامى بدانیم این
سالها مقارن بوده است با جنگ جمل و حضور على علیه السلام و خاندان وى در عراق ،
بنابراین حسین بن على و همسر وى نمى توانسته اند چنین سالهایى را در مدینه باشند.
ولى این اشکال بآسانى قابل پاسخگویى است
، چه این که سالهاى یاد شده ، سالهاى بحرانى و پرکشمکش بوده و حضور على علیه
السلام و فرزندان او براى مقابله با اصحاب جمل صورت گرفته است و بعید نمى نماید که
در چنین شرایطى ، حسین بن على علیه السلام همسرش را در مدینه گذاشته باشد تا در
میان خویشاوندان و با آرامش کامل ، فرزند خود - على بن الحسین - را به دنیا آورد.
کنیه و القاب
براى امام زین العابدین علیه السلام
، این کنیه ها یاد شده است :
ابوالحسن ، ابومحمد ، ابوبکر ،
ابوالحسین ، ابوعبدالله و ابوالقاسم .
در این میان ، مشهورترین کنیه آن
حضرت نخست ابوالحسن و سپس ابو محمد است .
و اما القاب آن گرامى چنین است :
زین العابدین ، سید العابدین ، سجاد،
ذوالثفنات ، قدوه الزاهدین ، سید المتقین ،
امام المومنین ، زین الصالحین
، منار القانتین ، الزکى ،
الامین ، و سید المجتهدین .
مشهورترین القاب آن حضرت ، سجاد و
زین العابدین مى باشد.
پدر و مادر
پدر ارجمند امام سجاد علیه السلام :
امام حسین بن على علیه السلام سید الشهداء علیه السلام مى باشد.
برخى زین العابدین را بزرگترین فرزند
حسین بن على علیه السلام دانسته اند ولى
از بیشتر منابع تاریخى چنین استفاده مى شود که على اکبر - شهید کربلا - بزرگترین
پسر خانواده بوده است و امام سجاد علیه السلام از وى سن کمترى داشته است و بر این
اساس زین العابدین را على اوسط نامیده اند.
مادر بزرگوار آن حضرت ، شهر بان ،
دختر یزدگرد - آخرین شاه ساسانى - مى باشد. وى طى فتوحات شهرهاى ایران به دست
مسلمانان اسیر گشت و از ایران به مدینه برده شد و در پرتو حمایت امیر المومنین
علیه السلام آزاد گردید، به همسرى حسین بن على علیه السلام در آمد و افتخار یافت
تا مادر امام زین العابدین علیه السلام باشد و نه امام معصوم از نسل او پدید آمد.
على علیه السلام درباره او به فرزندش
حسین علیه السلام سفارش فرمود:از همسرت - شهر بانو - خوب محافظت و نگاهدارى کن و
به او نیکى نما، چه این که در آینده اى نزدیک براى تو فرزندى خواهد آورد که بهترین
اهل زمین خواهد بود.
این که شهربانو، در چه سالى دیده به
جهان گشوده و در چه سنى به همسرى حسین بن على علیه السلام در آمده ، و پس از آن
چند سال با آن حضرت زندگى کرده است ، مورخان و محدثان نظر قاطعى را ثبت نکرده اند.
نکته اى که بیشتر تاریخنگاران یاد
آور شده اند این که وى دختر یزدگرد بوده است و نیاکان پدرى او عبارتند از: پرویز،
هرمز، انوشیروان ، قباد. پدرش آخرین پادشاه ساسانى است که با فتوحات اسلامى
سلسله آنان منقرض گردیده است . از جمله نامها و القابى که براى مادر امام سجاد
علیه السلام یاد کرده اند به موارد ذیل مى توان اشاره کرد:
شهر بانو، شهر بانویه ، سلافه ،
غزاله ، سلامه ، خولد برده
، جهان نویه ،شهرناز ،جهان شاه ، حرار ،خلوه
، ام سلمه ، فاطمه ، و مریم .
آن بانوى گرامى که افتخار مادرى ولى
خدا و زینت عبادتگران را به دست آورده بود سوگندنامه ، پس از ولایت فرزندش ، با
فاصله اى بسیار اندک جهان را بدرود گفت و على بن الحسین در داماد دایه اى پرورش
یافت که هماره او را مادر صدا مى زد.
برخى مورخان گمان کرده اند مادر امام
سجاد در واقعه کربلا حضور داشته و پس از شهادت حسین بن على علیه السلام به همسرى
زبید در آمده و از او صاحب فرزندى به نام عبدالله شده است .
ولى چنان که مسعودى و دیگران گفته اند،
مادر امام سجاد علیه السلام در بیمارى پس از وضع حمل وفات یافته است و زبید با
کنیزى ازدواج کرده که دایه امام سجاد علیه السلام بوده و آن حضرت وى را مادر مى
خوانده است . و چه بسا همین امر مایه
اشتباه تاریخ نگارانى چون ابن سعد شده است که گمان کنند شهربانو در واقعه کربلا
حضور داشته و از آن پس به همسرى غلامى با نام زبید در آمده است !
امام سجاد ابن الخیر تین
یکى از نامهایى که امام سجاد علیه
السلام را با آن مى خواندند ابن الخیر تین است و علت این نامگذارى سخنى است مستند
به رسول خدا که : در میان عرب ، نسل قریش و در میان غیر غرب ، فارسیان نمونه اند.
ابوالاسواد دئلى ، ضمن برشمردن فضایل
امام سجاد، على بن الحسین علیه السلام مى گوید:
و ان غلاما بین کسرى و هاشم ، لا کرم
من نیطت علیه التمائم
یعنى ؛ پسرى که از یک سوى به نسل هاشمیان و از
سوى دیگر به نسل فرمانروایان فارس کسرى منسوب مى باشد، گرمى ترین و با کرامت ترین
فرزندى است که بر او بازوبند بسته اند (تا از گزند چشم تنگان ایمن بماند).
به هر حال قراین تاریخى و مدارک
روایى نشان مى دهد که مادر امام سجاد - علیه السلام - بانویى ایرانى و بزرگزاده
بوده است .
همسر و فرزندان
امام زین العابدین علیه السلام با
توجه به فرزندان زیادى که براى ایشان یاد کرده اند، همسران متعددى داشته است ، اما
در میان این همسران ، تنها یکى از ایشان ، از طریق عقد دائم به همسرى آن حضرت در
آمده بود و دیگران ، کنیزانى بودند که به وسیله حضرتش خریدارى شده و افتخار یافته
بودند که از آن امام فرزندى داشت باشند.
تنها همسرى که از طریق عقد دائم به
ازدواج امام سجاد علیه السلام در آمده است ، ام عبدالله دختر بزرگوارش - امام حسن
مجتبى - علیه السلام - مى باشد.
ام عبدالله از زنان با فضیلتى است که
در بسیارى از افتخارهاى معنوى ، در عصر خویش یگانه بوده است . از آن جمله این که
وى هم دختر امام و هم همسر امام و هم مادر امام مى باشد.
همسرى ام عبدالله با امام سجاد،
دونسل امامت را به هم پیوند داد و نتیجه
این پیوند، یگانه فرزندى بود که باقر العلوم نام گرفت و خط امامت را تداوم بخشید.
اما تعداد فرزندان امام سجاد در
کتابهاى تاریخى و حدیثى 15، 16 ، 17 ، و حتى 20
فرزند پسر و دختر یاد شده است .
شیخ مفید ره نام فرزندان امام سجاد
علیه السلام را این گونه آورده است :
1- محمد (ابوجعفر، باقر العلوم علیه
السلام ) که مادر وى ام عبدالله دختر امام حسن مجتبى علیه السلام بوده است .
2- عبدالله
3- حسن
4- حسین ، که مادر اینها ام ولد بوده
است .
5- زید
6- عمر، که مادر آن دو نیز ام ولد مى
باشد.
7- حسین اصغر
8- عبدالرحمان
9- سلیمان که هر سه از یک مادر ام
ولد بوده اند.
10- محمداصغر
11- على وى را کوچکترین فرزند امام
سجاد دانسته اند.
12- خدیجه که با على از یک مادر ام
ولد بوده اند.
13- فاطمه
14- علیه
15- ام کلثوم که مادر هر سه آنان ام
ولد مى باشد.
آنچه شیخ مفید در این زمینه یادکرده
، مورد اشاره برخى دیگر از مورخان نیز قرار گرفته است .
بسیارى از فرزندان على بن الحسین
علیه السلام داراى اعقاب و نسلى نبوده اند و یا در تاریخ از نسل آنان چیزى ثبت
نشده است .
ابن عنبه نسب شناسى معروف ، استمرار
نسل امام سجاد علیه السلام را تنها از طریق شش تن از فرزندان آن حضرت به نامهاى
محمد الباقر علیه السلام ، عبدالله ، زید شهید، عمر اشرف ، حسین اصغر و على اصغر
دانسته است . و ابن قتیه در این زمینه
تنها از محمد بن على الباقر، زید، عبدالله بن الحسین یاد کرده است .
در میان فرزندان امام سجاد، با فضیلت
ترین ، عالم ترین و شریف ترین فرزند را نخست امام باقر علیه السلام و سپس زید بن
على دانسته اند.
چنان که از محمد بن منکدر نقل کرده
اند:هیچ کس را ندیدم که در فضیلت با على بن الحسین برابر کند مگر زمانى که با
فرزندش محمد الباقر علیه السلام مواجه شدم .
و امام زیدبن على بن الحسین کنیه اش
الوالحسین و یا الولاحسین . معروف به زید شهید است .
وى در سال 79 هجرى قمرى دیده به جهان
گشود و به سال 122 هجرى قمرى در عصر خلافت هشام بن عبدالملک مروان به فرمان او و
بدست یوسف بن عمر ثقفى به شهادت رسید.
او در مبارزه علیه دستگاه مستبد
خلافت اموى ، بسیار جدى و صریح بود و در عین اعتقاد و اذعان به امامت ولایت امام باقر
علیه السلام و امام صادق علیه السلام ، قیام مسلحانه علیه دستگاه اموى را وظیفه
خود مى دانست . مرکز اصلى فعالیتى سیاسى زید در کوفه بود و در همان منطقه قیام کرد
و به شهادت رسید.
زید علاوه بر مبارزات سیاسى ، در علم
و دانش نیز شخصیتى والا داشت و ابوخالد واسطى کتابى را نام الفقه به وى نسبت داده
است که اگر این انتساب درست باشد نخستین کتاب فقهى به شمار مى آید.
رسالت دینى و اجتماعى امام سجاد علیه
السلام
هدف اصلى و نهایى از تحقق و کاوش در
زندگى معصومین علیه السلام ، در حقیقت شناخت مواضع دینى و اجتماعى و معرفت پیامها
و درسها و شیوه عملى ایشان است . زیرا امام یعنى جلودار قافله صالحان به سوى
ارزشها، امام یعنى هدایتگر خلق به سوى خدا. و کسانى مى توانند اهل ولایت و رهپوى
مسیر صلاح و هدایت باشند که نخست پیشواى خود را آن گونه که باید بشناسند و بر اساس
شناخت و معرفت ، وى را الگوى عملى و اعتقادى خود قرار دهند.
مهمترین بعد این شناخت را در زمینه
پیامهاى اعتقادى ، اخلاقى ، اجتماعى ، سیاسى و عبادى باید جستجو کرد و اما شناخت
نام ، کنیه و لقب و... امورى است که جنبه مقدماتى دارد و رهگذرى است براى رسیدن به
شناخت هاى اصلى و بنیاد دینى که باید الگو و برنامه عمل و عقیده قرار گیرد. اکنون
ما، در فصل آغازین این کتاب و در بررسى اجمالى زندگى امام سجاد علیه السلام از
ولادت تا رحلت دریغمان آمد که حتى اشاره اى هم به موضوع اصلى این تحقیق نداشته
باشیم . زیرا بیم آن مى رود که ساده اندیشانى گمان کنند شناخت زندگى امام سجاد -
علیه السلام - خلاصه شده است در: شناخت زمان ولادت ، مکان ولادت نام پدر و مادر،
همسران و فرزندان و... و بس !
بدیهى است که فصلهاى آینده کتاب ،
دقیقا در راستاى شناخت ابعاد اصلى زندگى امام سجاد - علیه السلام - مى باشد و چون
در این بخش ، نظر به ترسیم اجمالى بیوگرافى آن حضرت است ، به همین تذکر و یاد
بسنده مى کنیم .
صحیفه سجادیه
صحیفه سجادیه که از ارزنده ترین آثار
اسلامی است ، شامل 57دعا است که مشتمل بر
دقیقترین مسائل توحیدی و عبادی و اجتماعی
و اخلاقی است ، و بدان "زبور آل محمد ( ص )" نیز می گویند . یکی
از حوادث تاریخ که دورنمایی از تلألؤ شخصیت امام سجاد ( ع ) را به ما می نمایاند -
گرچه سراسر زندگی امام درخشندگی و شور ایمان است - قصیده ای است که فرزدق شاعر در
مدح امام ( ع ) در برابر کعبه معظمه سروده است . مورخان نوشته اند : "در
دوران حکومت ولید بن عبد الملک اموی ، ولیعهد و برادرش هشام بن عبد الملک به قصد
حج ، به مکه آمد و به آهنگ طواف قدم در مسجد الحرام گذاشت . چون به منظور استلام
حجر الاسود به نزدیک کعبه رسید ، فشار جمعیت میان او و حطیم حائل شد ، ناگزیر قدم
واپس نهاد و بر منبری که برای وی نصب
کردند ، به انتظار فروکاستن ازدحام جمعیت بنشست و بزرگان شام که همراه او بودند در
اطرافش جمع شدند و به تماشای مطاف
پرداختند . در این هنگام کوکبه جلال حضرت علی بن الحسین علیهما السلام که سیمایش
از همگان زیباتر وجامه هایش از همگان پاکیزه تر و شمیم نسیمش از همه طواف کنندگان
دلپذیرتر بود ، از افق مسجد بدرخشید و به مظاف درآمد ، و چون به نزدیک حجر الاسود
رسید ، موج جمعیت در برابر هیبت و عظمتش واپس نشست و منطقه استلام را در برابرش
خالی از ازدحام ساخت ، تا به آسانی دست به حجر الاسود رساند و به طواف پرداخت .
تماشای این منظره موجی از خشم و حسد در دل و جان هشام بن عبد الملک برانگیخت و در
همین حال که آتش کینه در درونش زبانه می کشید ، یکی از بزرگان شام رو به او کرد و
با لحنی آمیخته به حیرت گفت : این کیست که تمام جمعیت به تجلیل و تکریم او
پرداختند و صحنه مظاف برای او خلوت گردید
؟ هشام با آن که شخصیت امام را نیک می شناخت ، اما از شدت کینه و حسد و از بیم آن
که درباریانش به او مایل شوند و تحت تأثیر مقام و کلامش قرار گیرند ، خود را به
نادانی زد و در جواب مرد شامی گفت :
"او را نمی شناسم " . در این هنگام روح حساس ابو فراس ( فرزدق ) از این
تجاهل و حق کشی سخت آزرده شد و با آن که
خود شاعر دربار اموی بود ، بدون آن که از قهر و سطوت هشام بترسد و از درنده خویی
آن امیر مغرور خودکامه بر جان خود بیندیشد ، رو به مرد شامی کرد و گفت : "اگر
خواهی تا شخصیت او را بشناسی از من بپرس ، من او را نیک می شناسم " . آن گاه
فرزدق در لحظه ای از لحظات تجلی ایمان و معراج روح ، قصیده جاویدان خود را که از
الهام وجدان بیدارش مایه می گرفت ، با حماسه های افروخته و آهنگی پرشور سیل آسا بر زبان راند ، و اینک دو بیتی
از آن قصیده و قسمتی از ترجمه آن : هذا الذی تعرف البطحاء وطأته والبیت یعرفه
والحل والحرم هذا الذی احمد المختار والده صلی علیه الهی ما جری القلم "این
که تو او را نمی شناسی ، همان کسی است که
سرزمین "بطحاء" جای گامهایش را می شناسد و کعبه و حل و حرم در شناسائیش
همدم و همقدمند . این کسی است که احمد مختار پدر اوست ، که تا هر زمان قلم قضا در
کار باشد ، درود و رحمت خدا بر روان پاک او روان باد ... این فرزند فاطمه ، سرور
بانوان جهان است و پسر پاکیزه گوهر وصی پیغمبر است ، که آتش قهر و شعله انتقام خدا
از زبانه تیغ بی دریغش همی درخشد ..." . و از این دست اشعاری سرود که همچون خورشید بر تارک آسمان ولایت می
درخشد و نور می پاشد . وقتی قصیده فرزدق به پایان رسید ، هشام مانند کسی که از
خوابی گران بیدار شده باشد ، خشمگین و آشفته به فرزدق گفت : چرا چنین شعری - تا
کنون - در مدح ما نسروده ای ؟ فرزدق گفت : جدی بمانند جد او و پدری همشأن پدر او و
مادری پاکیزه گوهر مانند مادر او بیاور تا
تو را نیز مانند او بستایم . هشام برآشفت و دستور داد تا نام شاعر را از دفتر
جوایز حذف کنند و او را در سرزمین "عسفان " میان مکه و مدینه به بند و
زندان کشند . چون این خبر به حضرت سجاد ( ع ) رسید دستور فرمود دوازده هزار درهم
به رسم صله و جایزه نزد فرزدق بفرستند و عذر بخواهند که بیش از این مقدور نیست .
فرزدق صله را نپذیرفت و پیغام داد : "من این قصیده را برای رضای خدا و رسول
خدا و دفاع از حق سروده ام و صله ای نمی خواهم " . امام ( ع ) صله را بازپس
فرستاد و او را سوگند داد که بپذیرد و اطمینان داد که چیزی از ارزش واقعی آن ، در نزد خدا کم نخواهد شد .
باری ، این فضایل و ارزشهای واقعی است که دشمن را بر سر کینه و انتقام می آورد .
چنانکه نوشته اند : سرانجام به تحریک هشام ، خلیفه اموی ، ولید بن عبد الملک ،
امام زین العابدین و سید الساجدین ( ع ) را مسموم کرد و در سال 95 هجری درگذشت و در بقیع مدفون شد .
منبع :
emamsajjad.com